دوسالگی
عزیز دردونه ی من تولدت مبارک چقدر خوب شد که به دنیا اومدی و چقدر خوب شدکه دنیای من ومهدی شدی ..
الان که دوسالته کامل حرف میزنی و همه چی میگی
به حرف " س" میگی "ح" ،مثلا میگی: هلام حوبی هلامتی(یعنی سلام خوبی سلامتی)
وقتی خوابت میاد میگی مامان قصه بوگو
اولین مکالمه ی کامل تلفنی تو با بابا مهدی:
بابا:سلام بابا جون خوبی؟
آیرا:هلام بابا حوبم
بابا:چیکار میکنی بابا
آیرا:بوته حوردم(یعنی تخم مرغ خوردم)
بابا:چی بخرم واست بابایی؟
آیرا:به به بخل بشتنی بخل(بستنی بخر)
بابا:مامانت کجاس؟
آیرا : اوه هس(به ترکی او یعنی خونه)
بابا:گوشی میدی به مامان
آیرا:مامان بیا بابا هس
و بعد گوشی رو دادی به من.نمیدونی بابات چه ذوقی کرده بود طلای مامان
گشنه که میشی میگی:من آجام(ترکی میگی)
وقتی میخوای بگی در یه چیزی رو باز کن میگی : ای دریش آچ(ترکیبی از ترکی و فارسی)
وکلی شیرین زبونی های دیگه...بریم سراغ لباسای تولدت آیرا جان
دلم میخواست وقتی بزرگ شدی و عکسای تولد دو سالگیت رو دیدی خیلی خوشحال بشی واسه همین خودم لباسات رو دوختم پریناز من..
دیگه واسه خودت خانمی شدی و نمیتونم همه ی عکسای خشگلت رو بزارم الهی قربون خانمیت بشم من ماه تی تی..
اینم یه چندتا عکس از خانم طلای من واسه همه ی دوستای مهربونی که همیشه به وبلاگ نازگلم سر میزنن.
امیدوارم با این کارم خوشحالت کرده باشم عزیز دلم.
راستی نازگل رنگ لباسات رو باسلیقه ی خاله طاهره( که حرف نداره )انتخاب کردم.