آیراآیرا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

ماه تی تی ...

قاطی پاتی..

1394/3/15 19:27
نویسنده : مامان فاطمه
378 بازدید
اشتراک گذاری

یزد خرداد94

یک باغ در تفت

اینم عمو مسعود و گل پسرش

کوه ریگ یزد..

عالی بود یه تجربه ی جالب و قشنگ..تا چشمت به شن ها افتاد گفتی مامان اینجا دریاست؟

بعدشم یه عالمه توی شن های این کوه عجیب سر خوردیم و بازی کردیم خیلی خیلی خوش گذشت.

بازیهای دخترم..

اینجا میگفتی سوار موتور شدیم مامان

یه شب پر از حباب...

این قوری ها رو روی هم گذاشتی و میگفتی درخت درست کردم...چقدر چشمای تو همه چیز رو قشنگ میبینه دخترم..

شهر ارسنجان روستای اسلامشهر

نوش جونت .اینجا پر از درخت های بنه بود..

 

فیروزآباد  در یک مزرعه  کنار جوی آب...

یه بوته گوجه توی خونمون..اینم برداشت اولین گوجه

یه خواب ناز بعد ازظهری

 

 

پسندها (1)

نظرات (3)

فتانه
18 خرداد 94 0:43
اي جووووونم به سه تاشووووون
مامان راضی
22 تیر 94 13:01
فدای دخملی نازمممم ببوسش جیگرماااا
هنرمند
29 آذر 94 16:25
یاد آن شبها و یلداها بخیر برف بازی و سرماها بخیر کرسی و مادربزرگ و قصه ها آن تخیل ها و رویاها بخیر دستهای بی حس و سرمازده کرسی و مطبوع و گرماها بخیر آن تنقل ها ، لواشک ها ترش نان شیرین و کدو حلوا بخیر مردم دریا دل آن روزگار پاک بازی و سوداها بخیر جایشان خالیست اکنون پیش ما یاد آن بگذشتگان ما بخیر ...